معماری پایدار
سبکی معماری است که به دنبال به حداقل رساندن تأثیرات منفی زیستمحیطی ساختمانها توسط افزایش بهرهوری و اعتدال در استفاده از مواد، انرژی و فضای توسعه و اکوسیستم کلی است. معماری پایدار در طراحی محیط ساخته شده، از یک رویکرد آگاهانه در مورد انرژی و حفاظت از محیط زیست استفاده میکند.
ایده پایداری، یا طراحی اکولوژیکی، اطمینان از استفاده منابع به گونهای است که تأثیرات زیان باری برای سلامت کلی انسانها نداشته باشد یا باعث از دسترس خارج شدن سایر منابع در دراز مدت نشود.
معماری پایدار یکی از تحولات بسیار مهم در حوزه معماری است که هدف آن طراحی بنا بر مبنای اصول پایداری و صرفه جویی در مصرف انرژی می باشد. پایداری و توسعه پایدار به منظور کاهش آلودگی های زیست محیطی و بهینه سازی مصرف انرژی مورد توجه طراحان و معماران قرار گرفته است و در واقع واکنشی به بحران های پیش آمده در دنیای صنعتی و مدرن امروز به شمار می آید.
در عصر حاضر ایجاد پایداری و توسعه آن با توجه به مشکلات عصر صنعت امری بسیار ضروری در معماری است و باید توجه ویژه بدان معطوف گردد. این نوع معماری آسیب های ناشی از طراحی ساختمان بر منابع انرژی و محیط زیست را کاهش می دهد، بنابراین ساختمانی که با طراحی پایدار ساخته می شود کم ترین ناسازگاری را با محیط زیست دارد.
معماری پایدار که طراحی سبز نیز نامیده می شود برخلاف الگوهای رایج ساخت و ساز عمل می کند و بر طبق طراحی اکولوژی و منطبق با طبیعت استوار است. طراحی سبز در واقع مثلثی است که در آن انرژی، اکولوژی و اقلیم سه راس آن را تشکیل می دهند.
اصول معماری پایدار یا معماری سبز:
هماهنگی با محیط زیست و اقلیم بناها باید طوری طراحی شوند که با شرایط اقلیمی و محیط اطراف خود سازگار باشند، به نحوی که نیازهای امروزی بشر را تامین کنند و آیندگان نیز بتوانند از منابع انرژی موجود استفاده کنند. بهینه سازی در مصرف انرژی طراحی سازه ها باید به گونه ای باشند که نیاز به سوخت فسیلی و دیگر انرژی ها به حداقل برسد به این ترتیب از منابع موجود در طبیعت کمتر استفاده شده و آلودگی زیست محیطی کمتری را به همراه خواهد داشت؛ همچنین می توان از مصالح قابل بازیافت استفاده کرد.
استفاده بهینه از مواد و مصالح ساختمانی
در طراحی باید از مصالحی استفاده کرد که از دوام و مقاومت کافی برخوردار بوده و با مواد شیمیایی و انرژی کمتری آماده شوند.
پاسخگویی به نیازهای ساکنین
معماری باید به نحوی باشد که حضور افراد در ساختمان محترم شمرده شود و نیازهای روحی و جسمی ساکنین ساختمان را تامین کند. توجه به طبیعت و حضور آن در محیط زندگی باعث بهبود سطح روانی انسان شده و بر روحیات او تاثیر بسزایی دارد.
هماهنگی با سایت
هر سازه ای باید با ملایمت در زمین ناحیه خود قرار بگیرد و با محیط پیرامون خود ارتباط داشته باشد. معمار استرالیایی گلن مورکات این جمله را بیان کرده است که ساختمان باید زمین را به صورتی آرام و سبک لمس کند.
این جمله به تمامل بین ساختمان و سایت اشاره دارد که امری ضروری برای فرآیند سبز به شمار می رود. سازه هایی که بی رویه انرژی مصرف می کنند آلودگی ایجاد می کنند و با کاربران و مصرف کنندگان خویش بیگانه اند در نتیجه هرگز زمین را به صورت آرام و سبک احساس نمی کنند.
کل گرایی
تمامی اصول معماری سبز یا پایدار باید در یک روندی کامل که به ساخته شدن محیط زیست سالم منجر می شود، ترسیم و تجسم یابد.
پایداری با حوزه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی همانند اقلیم آب و هوایی، فرهنگ منطقه ای، تامین نیازهای روحی و جسمی انسانی در ارتباط است؛ بنابر این ارتباطات پایداری از اهمیت خاصی برخوردار است که در طراحی سازه در کنار عواملی مانند زیبایی، نور، بافت باید این موضوع را هم را مد نظر قرار داد.
افزایش جمعیت و هجوم افراد به شهرها باعث افزایش ساخت و ساز های غیراصولی شده است. ساخت و سازهای بی رویه باعث تخریب محیط زیست و افزایش آلایندگی های محیطی شده و به دنبال آن سلامت جسم و روح انسان ها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین معماران برای جلوگیری از تخریب محیط زیست باید از اصول معماری سبز در طراحی های خود استفاده کنند.
تا اینجا با مفهوم معماری پایدار آشنا شدیم. حال برای اینکه بدانیم معماری پایدار چه اهدافی را دنبال می کند و چرا باید معماران در طراحی سازه از این رویکرد معماری استفاده کنند به سراغ بررسی اهداف خواهیم رفت.
اهداف کلی معماری پایدار
- توجه به زندگی انسان و بهبود وضعیت فیزیکی و روانی آن
- استفاده از مصالحی که تولید، مصرف و یا تخریب آن ها با محیط سازگار باشد
- تطبیق و هماهنگی با محیط زیست
- مصرف محدود سوخت های فسیلی
- استفاده از انرژی های طبیعی مانند نور خورشید
- حداقل آسیب به محیط پیرامون
- کاهش میزان تولید گاز دی اکسید کربن
- احترام به طبیعت و به کارگیری پتانسیل های موجود در آن
- استفاده مجدد از مصالح ساختمانی و مواد بازیافتی
- کاهش تولید نخاله های ساختمانی
- بالا بردن عمر مفید ساختمان
- جلوگیری از به کار بردن مصالح ساختمانی ناسازگار با طبیعت
رویکرد های معماری پایدار
در عصر مدرن تأمین رفاه جامعه سرلوحه توسعه بود، امّا با مطرح شدن مباحث مربوط به رابطه میان انسان، محیط زیست و توسعه در دهه ۱۹۷۰، مفهوم توسعه پایدار مورد توجه جدّی قرار گرفت. با فعّالیتهای علمی دانشگاهها و متخصصّان علوم انسانی در کنار کمیسیونِ جهانیِ «محیط زیست و توسعه» سازمان ملل در سال ۱۹۸۷، اصولی برای توسعه پایدار تعیین گردید.
امّا ورود رسمیِ مفاهیم توسعه پایدار به مسائل روز جهان در سال ۱۹۹۲ در کنفرانس محیط زیست و توسعه ریو دو ژانیرو اتفاق افتاد. شهرنشینی به عنوان یکی از چهار رکن اصلیِ دنیای کنونی، باعث شده تا مباحث میان رشته ایِ مختلفی در شهرسازی برای نیل به توسعه پایدار مد نظر قرار گیرد (امروزه شهرها به عنوان متن مناسبی جهت تحقق سیاستهای توسعه پایدار در نظر گرفته میشود)، که مهمترین آنها اقتصاد، محیط زیست و جامعه است.
البته معماری با رویکرد پایایی نیز از مؤلّفههای پایایی شهر است که در متن آن از مفاهیم مشترکی تبعیت مینماید. محیط زیست، اقلیمِ زیستی و تغییرات آن، کاهش مصرف انرژی، ساختمان سبز و مسائل بوم شناختی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در شکلگیری رویکردهای معماری پایدار در لایههای گوناگون فرایند طراحی، فرایند ساخت و تولید مصالح میباشند.
مفهوم معماری پایدار در ادامه گزارش گرُوهالم برانتلَند در سال ۱۹۸۷ بروز میکند و عمدتاً بر دو اصل تکیه دارد؛ گروهی که به طراحی ساختمان بر اساس ارتباط و تأثیر آن بر محیط زیست توجه داشته و گروه دیگری که به کاهش مصرف انرژی در ساختمان اشاره دارد
بررسی جریانهای گوناگون طراحی پایدار معماری و معماریِ پایدار جهت دستیابی به دستورالعملهای راهبردیِ اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی پایدار، نیازمند شناخت مفاهیم پایایی و مطالعه تجربیات اجرائی چهار دههٔ اخیر است. آنچه در مورد اصول و روشهای معماری پایدار میتوان مطالعه کرد عمدتاً در نشریات علمی و قوانین ساختمانی کشورهای پیشرو (آلمان، آمریکا، کانادا، دانمارک ،…)در این زمینه و تجربههای عملی آنها قابل بررسی است.
بعد از کشاورزی ساختمان، دومین صنعت بزرگ در دنیا است. آلودگی ناشی از سرمایش و گرمایش ساختمانها و ساخت مصالح ساختمانی از آلودگی ماشینها فراتر میرود و سر چشمههای تمام شونده را به سرعت مصرف میکنند. سخن از پایایی در معماری را میتوان به تصور طراحی ساخت و سازهای آینده تعبیر کرد. آن هم نه تنها بر پایایی فیزیکی ساختمان بلکه با پایایی و حفظ این سیاره و منابع آن.
بر این اساس میتوان پایایی را بر پایه الگویی تصور کرد که در آن مواد و مصالح و منابع در دسترس بیش از هدر دادن یا نادیده گرفته شدن با کارایی بیشتر به کار گرفته شوند و به عبارتی بر قابلیت ساختمان برای تلفیق عوامل محیطی و جوی و تبدیل آنها به صورت کیفیتهای فضایی و آسایش و فرم تمرکز کرد.
معماری پایدار و فناوری پیشرفته بیان و ابراز دستاوردهای علمی و فنی همواره از وظایف توسعه معماری مدرن بودهاست و مدرنیستهای اولیه به فناوری به مثابه نیرویی که تغییر را موجب میشوند توجه میکردند که در گذر زمان دارای جنبهای انتقادی گردیده و در مواردی منجر به خلق فضاهای خنثی انعطافپذیر و بیمصرف شدهاست.
تحولات پایایی و مصادیق آن در معماری ایران
همگرایی و همسویی اصول معماری گذشته ایران با اصول طراحی پایدار اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه پایایی، تدوام و استمرار مفاهیم و اندیشههای عالی معماری گذشته، گویای وجود چنین تفکراتی در گذشته معماری ایران است، البته در این بین روح زمانه و مقتضیات زمانی به عنوان اصل غیرقابل انکار پذیرفتنی است و باید در ملاحظات ما گنجانده شود.
هرگاه پدیدهای در اثر تحول تاریخی خاص خود دچار دگرگونی شود، شکل جدید پدیده از انسجام، همبستگی، انتظام و اعتبار برخوردار میگردد و نظم جدید از دل سازمان کهن جوانه خواهد زد. قطع این فرا گشت در نقطهای و مداخله در کنشهای درونی به منظور دستیابی به شکل جدید (رجوع غیر اندیشمندانه و استفاده بیتوجه به پیامد آن نسبت به محصولات و روشهای وارداتی غربی که عمدتاً از نما و ظاهر آراسته و فریبندهای برخوردارند که اغلب به دلیل دیکته کردن نوعی آسایش و رفاه در مورد نوع بشر میباشد)، اگر چه ممکن است چهرهای تازه و معنایی دیگر را برای پدیده سبب شود، ولی بیگمان این همانیست که میبایست از دل تحول تاریخی به دست میآمد.
تقابل و تعارض بین اصول رایج مورد استفاده در عرصه معماری معاصر ایران و اصول پایدار (در هر دو رویکرد سنتی و اکولوژیکال) نتیجه قطعی این فراشد تاریخی است. در طی قرنهای متمادی خانهها را ساکنان آن یا سازندگان محلی میساختند. این افراد با استفاده از منابع موجود، فنون و سنتهای باستانی و ابزار ساده برای رفع نیازهایشان تلاش میکردند.
نکته قابل توجه اینجاست که در زمانی که بحرانهای زیستمحیطی و انرژی در این سطح فعلی نبوده، کمابیش اصول پایایی با عناوین و شکل و سیاق همساز با دوره خود در قالب اصول پایدار معماری شکل گرفته و امروزه با بررسی شواهد و مصادیق موجود میتوان با این ویژگیها بیشتر آشنا شد.
متأسفانه در دوره معاصر با توجه به بروز مشکلات فرهنگی و هویتی در کنار بحرانهای زیستمحیطی و انرژی، اصول یادشده با رویکرد سنتی دیگر پاسخگو نبوده و نیاز جدی به انطباق و همسویی آن اصول با مصادیق و نیازهای امروزی بر اساس تکنولوژی روز اجتناب ناپذیر بوده و روز به روز حیاتی تر جلوه مینماید و میبایست اصول پایدار گذشته با گرفتن رنگ و بوی امروزی و تکنیکال تبدیل به اصول طراحی پایدار منطبق بر مسائل اکولوژیکال شد.
در اینجا اتفاقی که افتاده و متأسفانه متضرر بزرگ آن ما هستیم، واردات چنین اصولی از دیگر مکاتب و فرهنگها با رنگ و بوی غیر بومی و غیر ایرانی است. ذات مطلب صحیح و تحسینبرانگیز است، ولی روش و شکل و سیاق آن غیر ملموس و بیگانه. دو نفر با فرهنگ مشترک و زبان مغایر بهتر معاشرت میکنند تا با زبان مشترک و فرهنگ مغایر. پایایی خود نیز ریشه در فرهنگ و مسائل بوم شناختی دارد. از این رو هر چند زبان مشترک تکنولوژی فاصله ارتباطی بین مناطق مختلف را کوتاهتر ساخته و زبانی بینالمللی شدهاست ولی نمیتواند علت اصلی وقوع پایایی باشد.
اقلیمهای مستعد طراحی پایدار
ضرورت معماری پایدار
در شروع انقلاب صنعتی در قرن هجدهم غلظت دیاکسید کربن جو زمین ۲۷۰ قسمت در میلیون بود و اکنون غلظت آن به ۳۷۷ قسمت در میلیون رسیدهاست. این مقدار نه تنها در ۷۴۰ هزار سال گذشته بلکه از ۵۵ میلیون سال پیش تاکنون سابقه ندارد. ۵۵ میلیون سال پیش کره زمین سیارهای گرمسیری بود و قطب شمال و جنوب وجود نداشت و سطح دریاها ۸۰ متر بالاتر از امروز بود.
این شرایط برای حیات انسان مناسب نبود و با از بین بردن این شرایط انسان توانست روی این کره خاکی به حیاط خود ادامه دهد. اما اکنون بشر آگاهانه با دست خود این شرایط را دوباره شکل میدهد.
در صورت ادامه روند کنونی اثرات سویی از جمله بر بومیشناسی و مدیریت بوم تأثیر بر روی سلامت انسان تغییرات در زیر ساختارها از طریق جاری شدن سیل و حرکت لایههای زمین طغیان رودها و بالا آمدن آب دریاها خشک شدن درون قارهها و مرطوب شدن سواحل آتش گرفتن شهرها و جنگلها از بین رفتن لایه ازون کاهش اختلاف دمای شب و روز اسیدی شدن اقیانوسها و تغییر در توزیع آب در کره زمین را شامل باشد.
حفاظت از انرژی و استفاده پایدار از آن پیشرفتهای عظیم تکنولوژیِ استخراج نفت و سایر ذخایر زیرزمینی، استفاده هر چه بیشتر این منابع تجدید ناپذیر را فراهم آورده است لذا طراحی ساختمانها باید به گونهای باشد که مصرف سوخت فسیلی را به حداقل برساند. همچنین توجه به این مسئله که منابع بهرهبرداری شده در سامانههای توسعه در کجا استفاده میشوند و چگونگی پایدار نگهداشتن آنها و استفاده از منابعی که امکان جایگزینی سریعتری دارند بسیار مهم است. به عنوان مثال از چوب درختانی باید استفاده شود که سریع تر رشد کرده و میتوانند جایگزین شوند.